اتحاد استراتژیک میتواند همیشه موفق نبوده و نرخ موفقیت این اتحادها پایین است. بهمنظور شناسایی ریسکها و پیشگیری از آنها، در این مقاله، ریسکها و مشکلات مواجهه با اتحادهای استراتژیک، بیان شده است.
روندهای مختلف در همکاریهای استراتژیک، متفاوت بوده و برای هر مورد مطالعه متفاوت میباشند. برخی از مطالعات بر روی موفقیتها و برخی دیگر بر روی دلایل شکست آن تمرکز نمودهاند. این تحقیق بهمنظور بررسی ریسک و مشکلات بوده که نیاز به تحلیل بیشتر برای فهم این موضوع دارد که چرا بیش از 60 درصد همکاریهای استراتژیک به شکست منجر میشوند.
1. تفاوت فرهنگی
جنگ فرهنگها احتمالاً بهعنوان یکی از بزرگترین مشکلات شرکتهای موجود در اتحاد در دنیای امروز است. این مشکلات فرهنگی شامل زبان، غرور، تعصب و نگرشهای مختلف به کسبوکار که درنهایت منجر به خشم میشوند، هستند. اولین چیزی که میتواند ایجاد مشکل کند، موانع مرتبط با زبان است که شرکتها ممکن است با آنها روبهرو شوند. این موضوع بهعنوان یک اصل مهم در برقراری ارتباط میان شرکتها و فهم یکدیگر مطرح است. پس از عبور از این مرحله و ایجاد ارتباط میان شرکتها، مشکلات مربوط به عملیات بروز میکند. فرهنگهای متفاوت باعث ایجاد انواع مختلف روشهای عملکرد میشود. طور مثال کمپانیهای آمریکایی تمایل به ارزیابی عملکرد با شاخصهای مبتنی بر سود، سهم بازار و مزایای ویژه اقتصادی هستند. درحالیکه کمپانیهای ژاپنی تمایل به ارزیابی اولیه بر روی این دارند که عملیات تا چه میزان بر روی بهبود جایگاه استراتژیک آنها از طریق بهبود مهارتها کمک میکند. از دیدگاهی دیگر، استینسما و همکاران در سال 2000 نشان دادند که صفات فرهنگ ملی بهطور مستقیم بر روی ساختار همکاری استراتژیک و متعادلسازی روابط میان عدم قطعیت فناورانه درک شده و ساختار همکاری اثر میگذارند.
2. عدم اطمینان
سرشکن نمودن و تسهیم ریسک از ابزارهای اولیه همکاری به شمار میآید. چه اتفاقی موجب میشود تا یک سازمان شکست بخورد و یک سازمان موفق شود؟ همکاریها نیازمند وجود یک حس تعهد در میان همکاران است. در بسیاری از نمونههای شرکتهای همکار، یکی از دلایل شکست را شرکت همکار خود میدانند. سرزنش کردن در این مرحله، مشکلی را رفع نمیکند ولی موجب افزایش تنش در شرکتهای همکار شده و اتحاد را از بین میبرد.
جلب اعتماد (اعتمادسازی) بهعنوان مهمترین و همچنین سختترین جنبهی موفقیت همکاری است. تنها افراد هستند که میتوانند به یکدیگر اعتماد کنند و نه شرکتها. بنابراین همکاریها نیازمند ایجاد اعتماد در میان افراد است. شرکتها بایستی بر روی سه جزء اعتماد تمرکز کنند که شامل مسئولیتپذیری، عدالت و قابلیت اعتماد میباشند. بسیاری از همکاریها به دلیل عدم وجود این اعتماد دچار مشکل شده و با شکست مواجه میشوند.
3. عدم وجود اهداف مشخص
در دنیای امروز، بسیاری از همکاریهای استراتژیک به دلایل اشتباهی شکل میگیرند. این اقدامات موجب بروز فاجعه در آینده خواهد شد. بسیاری از شرکتها به دلیل مبارزه با رقبای صنعت خود وارد همکاری میشوند. مدیران شرکتها احساس میکنند که این کار موجب برداشته شدن فشار رقابت از روی آنها خواهد شد. این در حالی است که این اقدام باعث به وجود آمدن مشکلات فراوان برای شرکتهای همکار میشود. همکاری میتواند شرکت را در کانون توجه قرار داده و رقابت را افزایش دهد. همکاریها همچنین برای تصحیح مشکلات داخلی شرکت شکل میگیرد. بار دیگر، مدیریت فکر میکند که افزایش تعداد شرکا موجب بهبود و ترمیم سریع خواهد شد.
بسیاری از همکاریهای استراتژیک، با اینکه با دلایل مناسب شکل میگیرند نیز موفق نمیشوند. اهداف غیرمشابه، عدم توانایی در تسهیم ریسک و عدم اطمینان موجب از بین رفتن اتحاد خواهد شد. چرا همکاریها با شکست مواجه میشوند؟ همکاری در تمام بخشها و رئوس کلید اتحاد موفق است. بسیاری از مدیران در حالی وارد همکاری میشوند که تحقیقات لازم برای حصول اطمینان از گامهای اساسی همکاری را انجام ندادهاند.
4. عدم هماهنگی میان تیمهای مدیریتی
انجام اقدامات توسط زیردستان که با سطوح عالی مدیریتی سازگاری ندارند، میتوانند مخرب باشند؛ بهویژه در مواردی که شرکتها با رقبای استراتژیک خود متحد میشوند. درصورتیکه شرکتهای همکار بهصورت شخصی بازاریابی کنند و بهصورت شخصی محصول خود را بفروشند، بهطورقطع تا پایان اتحاد، در نزاع و مشاجره و اختلاف باقی میمانند. بهطور مثال، تلاش شرکت ولوو برای ترکیب با رنو در سال 1993 که موجب از بین رفتن سرمایه سهامداران شرکت ولوو شد.
5. تفاوت در نحوه عملکرد و نگرش در میان شرکا
مشکلات دیگری که میان شرکتها در یک همکاری تجاری میتواند رخ دهد، تفاوت در نگرش میان این شرکتها است، یک شرکت ممکن است کالاها یا خدماتش را عقبتر از برنامه زمانبندی ارائه دهد و یا اینکه انجام یک عمل اشتباه در تولید کالاها و خدماتش منجر به بیاعتمادی میان دو شرکت گردد. وقوع مسائلی از این قبیل معمولاً عصبانیت شرکتها را در پی دارد و ممکن است که منجر به تصاحب این شرکتها گردد.
6. ریسک رابطهای
ریسک رابطهای نگران این موضوع است که شرکای شرکت، تعهد ضعیفی نسبت به همکاری داشته باشند و همچنین ممکن است رفتارهای فرصت طلبانه نیز از خود بروز دهند که موجب تضعیف شدن همکاری گردد.
7. ریسک عملکرد
ریسک عملکرد شامل عوامل محیطی از قبیل تغییرات سیاستهای دولت، جنگ و رکود اقتصادی؛ عوامل بازار، مانند شدت رقابت و نوسانات تقاضا؛ عوامل درونی مانند نبود شایستگی در مناطق بحرانی و یا بدشانسی محض است.