دنیای امروزه، سرشار از تغییر و تحول و چالشهای ناشی از این تغییرات است. این چالشها موجب شده تا بقای بنگاههای مختلف، در گروی تلاش آنها در راستای افزایش خلاقیت و ایجاد نوآوری در ساختار آنها باشد. بدین منظور بنگاهها بایستی مفاهیم و روشهای مختلف نوآوری را بهکارگیرند. بهمنظور درک بهتر خلاقیت و نوآوری، در این خصوص، برخی از مهمترین تعاریف و انواع مختلف نوآوری بیانشده است.
نوآوری بهطورکلی عبارت است از بهکارگیری ایدههای جدید است. توانایی خلق ایدههای جدید (خلاقیت)، بهطور بالقوه در همه انسانها (با شدت و ضعف متفاوت) نهاده شده ولی به فعل درآوردن این توانایی، نیازمند زمینه مناسب، محرکها و عوامل خاصی است. از این دیدگاه، نوآوری امری خودبهخود و اتفاقی نیست، بلکه فرآیندی است پیچیده که نیازمند الزامات گوناگون است و در ابعادی گسترده در اقتصاد و اجتماع تأثیر گذاشته و تأثیر میپذیرد. درگذشته دانشمندان برای بررسی نوآوری بیشتر بر روی علم و فناوری تأکید میکردند، درحالیکه امروزه کاملاً مشخصشده است که علم و فناوری تنها یکی از راههای دسترسی به نوآوری است.
نوآوری را میتوان به انواع مختلفی طبقهبندی کرد. شومپیتر بین پنج گونه از نوآوری تمایز قائل شده است که به شرح زیر است:
- محصولات جدید
- روشهای جدید تولید
- منابع جدید عرضه
- بهرهبرداری از بازارهای جدید
- راههای جدید برای سازماندهی کسبوکار
بااینوجود بیشتر اقتصاددانان بر روی دو مورد اول متمرکز میشوند. بهطور مثال اشموکلر اعتقاد دارد که تمایز بین فناوری محصول و فناوری تولید برای فهم نوآوری بسیار مهم است. او فناوری محصول را بهعنوان دانش درباره چگونگی ایجاد یا ارتقای محصولات و فناوری تولید را بهعنوان دانش درباره چگونگی تولید محصولات تعریف میکند.
به همین روش، دو اصطلاح نوآوری در محصول و نوآوری در فرآیندهای تولید نیز به ترتیب برای توصیف ظهور محصولات جدید و یا ارتقای آنها و بهبودهایی که در شیوههای تولید ایجاد میشود، بکار میروند.
ادکویست و دیگران، پیشنهاد میکنند که نوآوریهای انجامشده در فرآیند تولید را میتوان به نوآوریهای فناورانه در فرآیند تولید و نوآوریهای سازمانی در فرآیند تولید تقسیم کرد. اولی در مورد گونههای جدید ماشینآلات است و دومی به راههای جدید سازمانی فرآیندهای تولید مربوط میشود. نوآوریهای سازمانی تنها به نوآوری در فرآیند تولید محدود نمیشوند، بلکه شامل ترتیب بندی و ترکیب جدید بنگاهها، نظیر سازماندهی مجدد صنعت نیز میشوند.
دستهبندی دیگری را میتوان بر اساس نظر شومپیتر مبنی بر میزان بنیانی بودن نوآوری در مقایسه با امکانات موجود ارائه کرد.
بر این اساس، بهبودهای متوالی و پیوسته در یک محصول یا فرآیند تولید را نوآوریهای حاشیهای یا نوآوریهای پیوسته مینامند که در مقابل نوآوریهای بنیادی قرار میگیرند. به نظر شومپیتر، نوآوریهای بنیادی یا انقلابهای فناورانه اهمیت بیشتری دارند. ولی بسیاری از پژوهشگران عقیده دارند که نوآوریهای پیوسته بعد از نوآوری بنیادی، اگر اهمیت بیشتری از نوآوری اولیه نداشته باشند، اهمیت آنها کمتر هم نیست؛ بنابراین نادیده گرفتن آنها باعث چشمپوشی از واقعیت میشود.
حال درصورتیکه بخواهیم ویژگیهای اصلی نوآوری را بیان کنیم، میتوان به موارد زیر اشاره نمود [1]:
اولین ویژگی نوآوری این است که نوآوری پدیدهای بسیار وسیع و گسترده است. بهطور مثال، چند نوع نوآوری وجود دارد که همگی آنها نیز مهم هستند. تنها نوآوری در محصول و نوآوری در فرآیندهای تولید اهمیت ندارند بلکه درواقع، بسیاری از مهمترین نوآوریهایی که در طول تاریخ انجامشده از نوع نوآوریهای سازمانی بوده است.
دومین ویژگی نوآوری، فراگیری و نافذ بودن آن است. یعنی اینطور نیست که نوآوری تنها به گروه خاصی از صنایع با فناوری پیشرفته اختصاص داشته باشد، بلکه صنایع دیگر نیز میتوانند در خود شاهد نوآوری باشند. درواقع، حجم عظیمی از نوآوریها در جوامع پیشرفته شامل بهبودهای به نسبت کوچک بودهاند که تأثیرات ناشی از انباشته شدن آنها در طول زمان حتی ممکن است بیشتر از تأثیر یک نوآوری بنیادی و انقلابی باشد.
سومین ویژگی این است که نوآوری یک فرآیند طولانی است که در طول فرآیند شکلگیری و بهبود آن انتشار مییابد. بیشتر مواردی که امروزه بهعنوان نوآوری شناخته میشود، نظیر اتومبیل و کامپیوتر، درواقع نتیجه فرآیندهای طولانی بهبود تدریجی در طول تاریخ بوده که حاصل همکاری و مشارکت گروه بزرگی از نوآوریها در طول زمان است. بنابراین، بهرغم باور عمومی درباره پدیده نوآوری که آن را بیشتر متمرکز در وسایل و ابزارهای بسیار پیشرفته و تنها متکی به پیشرفتهای علمی میدانند که در آزمایشگاههای بزرگ و با کمک وسایل پیشرفته آزمایشگاهی محقق میشود، این پدیده تنها منحصر به موارد ذکرشده نیست. درواقع، بر اساس آنچه پژوهشهای جدید درزمینهی نوآوری نشان میدهد، آنچه برای نوآوری موفق مهم است، تنها ارتباط با علوم پایه، آزمایشگاهها و دانشگاههای بزرگ بخش عمومی و حقوق مالکیت معنوی نیست، بلکه شرط لازم آن ارتباط نزدیک با مصرفکنندگان، عرضهکنندگان و رقبا است. درنتیجه، بنگاهها در انجام نوآوری همانند اجزای یک سیستم عمل میکنند و مهمترین ویژگی نوآوری از این زاویه، طبیعت و ویژگی سیستمی آن است.
نظرات