اتحاد استراتژیک میتواند بهعنوان راهی مؤثر در انتشار سریع فناوریهای جدید، ورود به بازار جدید، خروج از انحصار دولت و همچنین یادگیری سریع از شرکتهای رهبر در حوزه مورد نظر است. این در حالی است که ایجاد، توسعه و حمایت از اتحاد استراتژیک فرآیندی ساده نیست. پروژههای اتحادهای استراتژیک عموماً به دلیل مشکلات تاکتیکی ناشی از مدیریت، شکست میخورند. شرکتها میتوانند از طریق یک قرارداد اتحاد استراتژیک که بهخوبی مدیریت شده، به کسب سود در بازاری بپردازند که تا قبل از آن برای آنها غیراقتصادی به شمار میآمد. بهمنظور ایجاد یک اتحاد موفق، بایستی زمان و انرژی موردنیاز توسط همه شرکتکنندگان در اتحاد گذاشته شود. برای هر یک از شرکتکنندگان در اتحاد ضروری است تا برنامهای جامع برای جزئیات انتظارات، احتیاجات و سود مورد نظر خود داشته باشند.
اتحاد استراتژیک، یک توافق میان شرکتها بهمنظور انجام کسبوکار بهصورت مشترک و فراتر از حد نرمال است که ممکن است یک ادغام کوچک و یا یک همکاری کامل باشد. این اتحادها در محدوده توافقات غیررسمی تا قراردادهای رسمی و طولانیمدت قرار میگیرند که ممکن است به مبادله سهام و یا سرمایهگذاری بهمنظور ایجاد یک شرکت مشترک نیز بپردازند.
بیشتر بحث در حول اتحادهای استراتژیک بر روی اتحادهای میان دو شریک تمرکز دارند. این در حالی است که روندها نشان از افزایش اتحادهای چندجانبه میان چند شریک دارد. بهعنوان نمونه یک همکاری استراتژیک در میان 6 شرکت اپل، سونی، موتورولا، فیلیپس، ای تی اند تی و ماتسوشیتا بهمنظور توسعه نرمافزارهای ارتباطی Telescript پرداختند.
اتحاد استراتژیک هر روز بیشازپیش در اقتصاد جهانی مطرح میشود. پیتر دراکر که بهعنوان پدر تئوری مدیریت عنوان میشود، بیان میکند: “بیشترین تغییرات ایجاد شده در فرهنگ شرکتها و روش کسبوکار آنها، مربوط به رشد روابط بر اساس همکاری است و نه مالکیت شخصی”. با یک جستجو در اینترنت میتوان مشاهده کرد که تعداد بسیاری از شرکتها به ایجاد اتحادهای فناوری پرداختهاند و همچنین شرکتهای بسیاری وجود دارند که در زمینه مشاوره اتحادهای استراتژیک، شروع به فعالیت نمودهاند. تعداد اتحادهای موجود در کشور آمریکا به میزان سالانه 25 درصد از سال 1987 رشد کرده است. یک بررسی میدانی منتشر شده در کسبوکار الکترونیک نشان میدهد که 80 درصد شرکتهای حوزه الکترونیک دارای اتحاد استراتژیک بوده و اکثر آنها نیز در حال برنامهریزی و مذاکره برای ایجاد اتحادهای بیشتر هستند. بر طبق مطالعه اخیر شرکت مشاوره اندرسون، 82 درصد از مدیران اجرایی معتقدند که اتحادها وسیلهای برای ایجاد رشد در آینده است.
اتحاد استراتژیک یک همکاری میان دو یا چند شرکت یا واحد کسبوکار است که بهمنظور دستیابی به اهداف استراتژیک مشترک آنها شکل میگیرد. بر اساس مطالعات انجام شده، این همکاریها موجب افزایش رقابتپذیری و بهبود عملکرد آنها خواهد شد. بر اساس پژوهش صورت گرفته توسط کوپر و لیبراند، 54 درصد از شرکتهایی که دست به همکاری و اتحاد زدهاند، با هدف بازاریابی مشترک و اهداف تبلیغاتی صورت گرفته است. شرکتها عموماً بهمنظور دستیابی به بازارهای خاص، کاهش ریسک مالی، کاهش ریسک اقتصادی و دستیابی به مزیتهای رقابتی، با شرکتهای دیگر همکاری میکنند. البته لازم به ذکر است که تعداد کمی از این همکاریها موفق شده است. نرخ شکست در این پروژهها عموماً بیش از 70 درصد بوده و این نرخهای شکست در مجلات کسبوکار مورد بحث است.